حس موندگار

حس موندگار...

چرا سیاره ها همیشه و بدون برخورد در گردشن؟.. جوابش خیلی ساده ست..

چون فاصله شونو حفظ کردن!

همیشه میشه از دو راه به جواب رسید، یا با نگاهی به آسمون، یا نگاهی به دل... چون دل جای خداست.. و لاغیز...

از ساعت ۹۵۹ قمر در عقربه. منتظر نیستم بگذره.. من از این بازی لذت میبرم...

حس موندگار...

۱۲۳...۳۲۱...بوقت ۲۳۴...+میگم...:))۵۵۸۸۱۳۱۳۲۶حالا۰۰۰ خورشید و ماه و زمین...۳۳۶با ۲۶...۳۲...تقویمش۱۱۱۱۲۲۴ اش تکهساعت ۱۲۳۴ .. حس موندگار...ادامه مطلب

چرا اینقد ۱۹

چون ۱ ازش فقط یکی هست... و ۹ هم منحصر به فرد

چون خورشید تاحالا ۱۹ مرتبه دور کهکشان راه شیری چرخیده....

از آخرین دورش ۱۷۳ میلیون سال میگذره

۱۷۳ میتونه مثل تقویم باشه.. ۱۷/۳ ....ولی من چیزی یادم نمیاد..

۱۷۳ منهای ۲۳۰ میشه ۵۷

مثل روز و ماه قمری. که امروز باشه...

.

بوقت سه دو تا شیش تا.. ۳۲۶

حس موندگار...

امروز داشتم فکر میکردم چقدر ترکیب نقطه و خط رو دوست دارم.. اونو مثل دات ژورنال یا همون بولِت ژورنال می‌بینم که چندساله از وقتی با کتابش آشنا شدم پیش گرفتم..ولی فک نمیکردم با این نقطه از سفر زندگیم مواجه بشم. این صفحه رو درحالی پیداش کردم که داشتم دنبال یه برگه میگشتم بدم مامان..و با دیدن این اعداد....فقط به این فک میکنم که، بازی استراتژیک زندگیمون با ثبت کردنش واقعاً دیدنیه.+ کتابش.. جالبه که امروز دوباره شروع کرده بودم به خوندنش، یادم به اون lightning bolt روش نبود، و همین بیشتر توجهمو جلب کرد که بخونمش. این‌بار بعد چندسال، خوندنش برام خیلی فرق داشت.. حس موندگار...ادامه مطلب

۹ یه چرای بزرگ همیشه با خودش داره... همون چراهایی که همیشه تو زندگی توش میمونیم. اون واقعاً نشونه یه تغییر غیرقابل پیش بینیه، همیشه خیر آدم درش هست ولی چطورش رو نمیدونیم. فقط میدونیم که بعد از پذیرفتنش خدا که ببینه راضی شدی راضیت میکنه.. بازم چه جوریش، معلوم نیست. ولی چیزی که پیداست، با ۹ همیشه رو به خدایی... مثل نه ماه بارداری که هم شوق داره هم نگرانی..اینکه بعدش چی میشه... بچه سالمه؟ آیا از پس تربیتش برمیایم و....امروز شنیدم آشنامون چندروزه فارغ شده، دوقلو دخترپسر، ولی پسرش خوب نیست و.. فک میکنم اصن چرا اینجوری.. تنها چیزی که دلم میخواد اینه که به خاطر باباش که چندروز دیگه روز پدره، خوشحال بشن..همین..به این فک میکنم ما آدما به خاطر نسل بعدمونیم که باهم هم مسیر میشیم و راه پر پیچ و خم زندگی رو قدم برمیداریم. این نه ماه بارداریه که پایان یه نقطه و شروع داستان جدیده... داستانی که مادرپدر همیشه از بعدش واهمه دارن؛ آینده بچه م چی میشه؟ ...همین ۹ هست که با نسل بعد تغییرات جدید هم حاصل میشه. اینکه چقد چالش داره، بستگی به این داره که چقد خانواده با خودشون، با هم، کنار میان .... نمیدونم...راستش از وقتی فهمیدم شماره شناسنامه مامان بابا، هرکدوم جمعش میشه ۹ به این باور رسیدم که جایی که الان هستیم مقدمه ش همه ی اون بالا و پایین هایی بوده که گذروندیم، و اگه اینطور باشه، پس واقعاً ارزششو داشته. چون اینجا قشنگترین جای زندگیه... حس موندگار...ادامه مطلب

خوشبختی چیزی نیستکه بخواهی آن را به تملک خود درآوریخوشبختی کیفیتِ تفکر استحالت روحی ستخوشبختیوابسته به جهان درون توست …!                                  دافنه دوموریهبه تنها چیزی که فکر نمیکردم بخوام به پایان برسونم، همین کاردستیم بود. اسفنج و رنگ اکریلیک لازم داشتم که جور نشده بود، سراغشم نرفتم واقعیت، با اون روزای پر تلاطمی که ماه پیش گذروندم دیگه حال انجام کارای موردعلاقه م رو نداشتم، همش حس کسی رو داشتم که نمیدونه جواب امتحاناش چی میشه.. نمیفهمیدم چقدرش رو اشتباه زدم چقدرشو درست.. تااینکه مسافرت یهویی پیش اومد و روحیه ام رو کلی عوض کرد، هرچی بیشتر میگذشت بیشتر بهم ثابت میشد موفق بودم، و انگار جایزه م شد انجام همین کاردستیم. یه شب که مامان داشتن دنبال ظروف مناسب میگشتن برای مهمونی فرداش، از توی بوفه یه پاکت اسفنج پیدا کردن!.. دیگه میموند رنگ سفید ولی مطمئن نبودم گیرم بیاد چون خیلی طرفدار داره، با خودم گفتم برگشتم اگر شهرکتاب داشت چه بهتر.. که اونم دیروز داداش رفت و گفت شانست فقط یکی مونده بود، تازه خودشونم خوشحال شدن تو انبار دیدنش :)) دیگه منم دست به کار شدم و پریام بالاخره به خونه هاشون رسیدن! :)) خوشحالم درحالی انجامشون دادم که خستگی امتحانام رو پشت سر گذاستم و درنهایت از نتیجه راضیم!.. خدایا، خیییلی شکرت...میخوام آهنگ la vie en rose لوئیس آرمسترانگ رو تبدیل به بارکد کنم تگ کنم به گلدونام. فکر نکنم بیشتر درست کنم برای فروش، این‌ها رو هم اگه هدیه بدم، فعلا که فقط میخوام نگاشون کنم :) حس موندگار...ادامه مطلب

دل هاى ما كه تيره شد از زنگ معصيت يا رب! به نور معرفت خود، صفا ببخش دور اگر ز كاروان سعادت فتاده ايم ما را به رهروان طريق وفا ببخش آلوده از نخست نبوديم كامديم ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش اشك ندامتى نفشانديم اگر ز چشم ما را به چارده گهر پربها ببخ حس موندگار...ادامه مطلب

پیشنهاد میکنم حتما یه بسته آدامس با طعم توتی فروتی یا هلو و هندونه تو کشوی پاتختی تون داشته باشید که حتی اگه نخوریدنش ولی عطرش سرحالتون کنه و هروقت کتابتونو از تو کشو درمیارین خیلی بیشتر لذت ببرین از خوندنش :)

حس موندگار...

منتظر نامه یه دوست فرانوسیم تا برسه بدستم :)

یکی از لذتای یادگیری زبان همین مکاتبه کردنه دیگه. و چی از این بهتر برای ما که وبلاگ نویس قدیم هستیم و اهل نوشتن. 

توی دنیایی که فقط دوست داشته شدن مهمه ، هرقدر تعداد لایک و فالور بیشتر باشه محبوبیت بیشتره؛ بعضی ماها خلوت خودمون رو برای نوشتن ترجیح میدیم. مهم نیست جواب یا نظری دریافت میکنیم یا نه، مهم اینه که با حرفهامون بیشتر شبیه خودمونیم تا با عکسهامون.

حس موندگار...